حاج ناصر تو بیمارستان بستری بود
۱۵ نفر از اهالی محل خواستن برن عیادتش
یک مینی بوس دربست گرفتن با راننده توافق کردن که نفری ۵ تومن بدن ...
راننده گفت ؛ یک نفر دیگه هم بیارید که صندلیها تکمیل بشن میریم .
بهش گفتن ؛ نه دیگه کسی نیست فقط ماییم .
خواستن حرکت کنند ،
که یکی از دور بدو اومد طرف مینی بوس .
راننده گفت ؛ آها یک نفر هم جور شد...
بهش گفتن ؛ ولش کن این جاسم نحسه اگه بامون بیاد حتما نحسیش مارو میگیره و یک اتفاقی میفته .
راننده گفت ؛ نه من اعتقاد ندارم به این خرافات مهم صندلیها تکمیل بشن و ۵ تومن بیشتر گیرم بیاد ...
خلاصه ایستاد و جاسم رسید تا در مینی بوس رو باز کرد
گفت ؛ پیاده شید حاج ناصر مرخص شد نمیخاد برید بیمارستان 😂😂
- دوشنبه ۳۰ تیر ۹۹