لبخند ماه

بگذار از دریچه ی چشمان تو بنگرم لبخند ماه را

من منچستر یونایتد را دوست دارم

دومین رمان جناب مهدی یزدانی خرم است و دومین کتابی که از این نویسنده میخوانم. " خون خورده" اولین کتابی که از ایشان با گروه کتابخوانی امان خواندیم و بسیار لذت بردیم ولی این کتاب، دوست ندارد با او ارتباط بگیری! نیمی از کتاب را خوانده ام و همچنان در پی یافتن هدف نویسنده ام از پشت سر هم وارد کردن افراد بی نامی که به ظاهر به هم ربط دارند ولی در واقع اینچنین نیست. افرادی که پشت سر هم به قتل میرسند با یک نمایش خشن از نحوه ی مرگشان.

اینقدر که در این کتاب خون و کثافت و گلوله و قمه و دریده شدن هست که اطرافت را به رنگ‌خون میبینی. اگر برای نقد گروهی امان مجبور نبودم، کتاب را تا حال رها کرده بودم! و جالب اینکه داستان کتاب ربطی به فوتبال ندارد!!



+ از دوستان کسی کتاب را خوانده است؟


 

پر

راجر دالتون مردی 40 ساله است که زندگی آرامی در کنار همسر و فرزندانش دارد تا اینکه درگیر پرونده قتل همسر مادام کوترل می شود و ناگهان به سمت ماویس کوترل کشیده و عاشق او می شود.

ماویس دارای صدای فوق العاده زیبایی است و این باعث می شود تا دالتون به فکر پول برای تعلیم این صدای ارزشمند شود...

کتاب پر، نماد سبکی، لطافت، پاکی و ناپایداری است.

تمام صحنه های داستان پر از احساس، اشک و بیان عواطف است.



+ من یار مهربانم

+ شما چه کتابی میخوانید؟

جلبک


جلبک اولین زمان کتایون سنگستانی رمانی اجتماعی است. 

شخصیت اصلی داستان بنشاد، دختر 21ساله  دانشجوی تئاتر ،شخصیت بسیار معمولی دارد.

پدر خانواده چندسال قبل فوت کرده.

بنشاد با خواهر و مادرش در یک خانه اجاره ای زندگی می کند. خواهر بژنه در بیمارستان مشغول به کار است و بخش اعظم هزینه های زندگی را پرداخت می کند.

بنشاد برای کمک خرج زندگی و هزینه های دانشگاه شغل های مختلفی را تجربه می کند.

ابتدای کتاب به  کار بنشاد در تولیدی برای  پیدا کردن سوراخ های پلیور مردانه اشاره می کند که در نهایت با پی بردن به رابطه سرکارگر و کارفرما اخراج می شود . گاهی کار یک یا دو روزه  سفت کردن پیچ ها را تجربه می کند .

 به پیشنهاد دوستش مهرنوش در آتلیه مدل طراحی هنرآموزان می شود و در نهایت به نوشتن رمان زرد می پردازد که به قول خودش کار اقای قاف را می دزد



بنشاد با امیر  دانشجوی شهرستانی هم کلاسی خود رابطه دوستی دارد.

در جریان دوستی به خانه امیر رفته .کوله صورتی رنگ امیر توجهش را جلب می کند و بینشان اتفاقی می افتد که تا مدتی استرس آن را دارد.

پس از آن امیر او را مورد بی مهری قرار می دهد.

بنشاد که کلید خانه امیر را برداشته در نبود او به خانه امیر می رود و به راز کوله امیر که پر از وسایل ریز و درشت دخترانه است پی می برد.


نماز خواندن های بنشاد در کمد اتفاق می افتد.

خواهر بنشاد از اتاق عمل نخ بخیه می دزد و این را حق خود می دادند.

 در این زنذگی شاید  هر کدام به نوعی دزدی می کنیم.


اواخر داستان بژنه به دلیل لورفتن کارش از بیمارستان اخراج می شود.


دلیل خودکشی بژنه مشخص نیست به اخراج از کارش مربوط می شود یا شکست در رابطه عاطفی


شاید انتظار خواننده از بنشاد چیزی فراتر از آنچه می خواند باشد.


بنشاد نمونه یک دختر معمولی در یک خانواده معمولی است با مشکلات ریز و درشت ذست و پنجه نرم می کند و شاهکاری نمی آفریند



+ من یار مهربانم

+ پیشنهاد نمیشود

بافته های رنج

"بافته های رنج" رمانی ۶۱۶ صفحه ای از علیمحمد افغانی است که زندگی سخت طبقه ی کارگر را در دهه ی ۳۰ به بعد توصیف میکند.‌ تنها ایراد کتاب به زعم من توضیحات بیش از حد در خصوص شخصیتهای نه چندان مهم داستان بود که واقعا حوصله را سر می برد.

دو هفته ی عید به خواندن این کتاب گذشت و اولین کتاب خوانده شده سال ۱۴۰۰ شد.

+ خلاصه ی کتاب در ادامه ی مطلب😊

+ من یار مهربانم


من یار مهربانم

اول آذرماه به مناسبت هفته کتاب گروه سه نفره ی من یار مهربانم با هدف ترویج کتابخوانی تشکیل شد. من با دو دوست نازنینم کتابهایی را مشخص کردیم و خریداری کردیم. سپس برنامه ای برای خوانش و نقد آنها در نظر گرفتیم. هر دو هفته یک کتاب. الان این گروهمان ۷ نفره شده و کتابهای ارزشمندی را با هم خوانده ایم و نقد کرده ایم‌. هر بار یک نفر بعد نقد کتاب مسئول خلاصه کردن کتاب هست و خلاصه ها در کانال تلگرامی" من یار مهربانم" بایگانی می شود. 


آبشوران/ درویشیان

یکی بود یکی نبود / جمالزاده

جای خالی سلوچ/ دولت آبادی

سمفونی مردگان / معروفی

در فاصله ی دو نقطه/ ایران درودی

کاکا کرمکی پسری که پدرش درآمد/ سلمان امین

عشق صدراعظم/ الکساندر دوما

خون خورده/ مهدی یزدانی خرم

هرس/ نسیم مرعشی

جنگل نروژی/ موراکامی


+ در پستهای من یار مهربانم خلاصه ی کتابها رو منتشر خواهم کرد😊



دلنوشته۱

مهرازم!

نگاهت کافیست که مشتاقانه در آغوش بگیرمت.

دعوتم کن...

 

لبخند ماه را یک همسر، یک مادر و یک معلم می نویسد
آرشیو مطالب
Designed By Erfan Powered by Bayan