لبخند ماه

بگذار از دریچه ی چشمان تو بنگرم لبخند ماه را

خندان شو ۵

حاج ناصر تو بیمارستان بستری بود

۱۵ نفر از اهالی محل خواستن برن عیادتش

یک مینی بوس دربست گرفتن با راننده توافق کردن که نفری ۵ تومن بدن ...


راننده گفت ؛ یک نفر دیگه هم بیارید که صندلیها تکمیل بشن میریم .


بهش گفتن ؛ نه دیگه کسی نیست فقط ماییم .


خواستن حرکت کنند ،

که یکی از دور بدو اومد طرف مینی بوس .


راننده گفت ؛ آها یک نفر هم جور شد...


بهش گفتن ؛ ولش کن این جاسم نحسه اگه بامون بیاد حتما نحسیش مارو میگیره و یک اتفاقی میفته .


راننده گفت ؛ نه من اعتقاد ندارم به این خرافات مهم صندلیها تکمیل بشن و ۵ تومن بیشتر گیرم بیاد ...


خلاصه ایستاد و جاسم رسید تا در مینی بوس رو باز کرد

گفت ؛ پیاده شید حاج ناصر مرخص شد نمیخاد برید بیمارستان  😂😂

‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌

دوشنبه ۳۰ تیر ۹۹ , ۱۴:۲۶ محمدرضا حمیدیان

واقعا نحس بود :)))

خوشحال می شم توی وبم ببینمتون:)

درود 
خوش آمدید..
چشم. میایم.
دوشنبه ۳۰ تیر ۹۹ , ۱۴:۳۲ محمدرضا حمیدیان

چشمتون بی بلاء

 

زنده باشید.
واجب شد الان بیام وبتون

😂😂😐

🤣🤣🤣
دوشنبه ۳۰ تیر ۹۹ , ۱۴:۵۴ محمدرضا حمیدیان

شرمنده نکنید 😅😅😅

وب تازه تاسیس مبارک
دوشنبه ۳۰ تیر ۹۹ , ۱۵:۱۷ محمدرضا حمیدیان

تشکر 

درود 

😂😂😂😂😂😂😂

❤💙💚💜
دلم برای راننده سوخت
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
لبخند ماه را یک همسر، یک مادر و یک معلم می نویسد
آرشیو مطالب
Designed By Erfan Powered by Bayan