برخلاف هفته ی پیش که ماهور صغیر و فیلی را عالی زدم این هفته آذربایجانی را افتضاح نواختم. در تکیه ی بین دو نت دولاچنگ مشکل دارم. به قدری کشش می دهم که تکیه که باید اشاره ای به نت بعد( در این گوشه) باشد کاملا نت بعد هم شنیده میشود و کار خراب میشود. سرعت عملم کمی پایین است. قبل از شروع کلاس، استاد ظرف خورشت قیمه ای که هفته ی پیش برایش برده بودم را داد و کلی از خورشت قیمه ام تعریف کرد. می گفت ما به این خورشت، خورشت لپه میگیم و به خورشت قورمه سبزی هم خورشت سبزی.
آنجا فهمیدم که غذای مورد علاقه ی استاد عیسی خورشت قیمه است. حدود بیست دقیقه ای با استاد حرف زدم. با آرامش گوش می کند و با جملاتی مسحور کننده رهایت میکند و تو می مانی در اندیشه آنچه بر زبان رانده است.
درس جدید هم سخت است. حصار ماهور نامش است. پنج خط آخرش سرعتی است. همانی که خوشایند من نیست. در کل ردیف حس و حال خوبی برایم دارد و دوست دارم در دنیای گوشه ها و نغمه ها غرق شوم.
+ دوشنبه های دوست داشتنی من
- يكشنبه ۱۳ مهر ۹۹