لبخند ماه

بگذار از دریچه ی چشمان تو بنگرم لبخند ماه را

پشت صحنه ۲

دو روز بعد مدیر مدرسه ام پیگیری کرد که برای مصاحبه ی انتخاب معلم نمونه ی منطقه ای رفته ام یا نه. گفتم مشکل زمان دارم.‌ نمیتوانم تایم بعد از مدرسه بروم. بچه هایم را چه کنم. نه مهدی هست و نه مدرسه ای. همان روز وقتی داخل ماشین جلوی چلوکبابی احسان منتظر بودیم غذای سفارشی امان آماده شود سارا دوست و همکار بسیار قدیمی ام زنگ زد.‌ سارا در اداره آموزش و پرورشمان سمتی داشت. گفت نامت را در لیست مدارس دیدم. چرا برای مصاحبه نمیایی؟ و مجدد توضیح دادم به خاطر بچه ها نمیتوانم. سارا گفت با سرگروه درسی اتان هماهنگ میکنم تلفنی از تو مصاحبه بگیره. نمیدانم چرا اینقدر پیگیر من بودند! 

عصر سرگروهمان خانم شاهی زنگ زد و شروع کرد به سوال پرسیدن و معلوم‌ بود فرم مربوطه ی من زیر دستش است و امتیاز می دهد.‌ از مدرک و سابقه پرسید تا رسید به تدریس تلفنی. گفت اگر از تو بخواهیم تابع نمایی و لگاریتمی را درس بدهی چطور شروع میکنی؟  برای کاربرد لگاریتم در زندگی چه مثال ملموسی برای بچه ها میزنی؟ این مبحث درج شده در کتاب ایراداتش چیست؟ نقاط قوتش چیست؟ و از این سوالات. من هم در حد اطلاعات و تجربه ام مختصر جواب دادم و سریعا بحث تمام شد.

برای من همه چیز تمام شد ولی گویا آغاز ماجرا بود. چند روز بعد که مدرسه بودم مدیر مرا به دفترش خواند. وارد که شدم خندید و گفت تبریک میگم. گفتم بابت چه؟ گفت جز منتخبین منطقه شناخته شدی. خنده ام گرفته بود. بابت تدریس تلفنی! کمی در کنار مدیر ذوق کردم و راهی کلاس شدم. چند روز بعدش مدیر خوش ذوق و باسلیقه امان بنری را به دیوار مدرسه زد که در آن کسب این موفقیت را به من تبریک گفته بود. هر بار که میدیدم در دلم میخندیدم و میگفتم الکی الکی😁

چند روز بعد زنگ‌ تفریح اول سر میز صبحانه گوشی را نگاه کردم دیدم سارا چندین بار تماس گرفته است‌. بعد از صبحانه زنگش زدم. از من اطلاعات دقیقتری گرفت. نام همسر، شغل همسر، محل کار همسر. تعجب کردم گفتم برای چه اینها را میپرسی. گفت باید فایل منتخبین استانی را کامل کنیم. پرسیدم استانی؟ یعنی چی؟ گفت به مرحله ی استانی معرفی شدی. جز منتخبین استان تهران هستی.

گفتم سارا تا دیروز منطقه ای بود که. گفت الان استانیه. تبریک میگم. اصلا انگار نمیشنیدم. پرسیدم یعنی معرفی شدم به استان و بازم مصاحبه و این حرفها. گفت نه. تموم شد. تو به همراه ۱۷ نفر دیگه از منطقه ی ما معلم نمونه ی استان تهرانی.

منتظر باش تو سایت منطقه اسمت درج میشه. با سارا که خداحافظی کردم همچنان منگ بودم. پیش مدیر رفتم و خبر را دادم. گفت اشتباه میکنی. منتخب منطقه ای. اگر استانی بودی به من خبر میدادن. گفتم میشه از اداره بپرسید. انگار خودم هم باور نمیکردم.‌ مدیر که صحت کلام مرا با تماس با اداره دریافت گفت بنر منطقه ای را پایین بیارید بنر استانی سفارش بدم😁

سارا همان روز مجدد به من زنگ زد.‌ من ذوق زده هم نمیتوانستم خوشحالی ام را پنهان کنم. گفت شماره ات را دادم به خانم ه از صدا و سیما. باهات تماس میگیره برای دعوت به یک برنامه ی تلویزیونی. دیگر نشنیدم چه گفت!




وای چه جالب و قشنگگگگ

تبریک میگم بازم

البته که مشتاق ادامه هستم 😍

مرسی آنی جانم😍

ما که آخرش رو میدونیم چیکار کنیم ؟ :دی

نمیدونین. حواشیش رو نگفتم که

دیگه اعلام آمادگی نمیخواد

ما خودمون آماده ایم خانم منتخب... میبینم همینجوری داری تا جهانی پیش میری

 

منتظر ادامه ایم

نه دیگه به جهانی نمیرسه🤣
خیالتون رو راحت کنم

مشتاقانه اعلام میکنم بیصبرم برای ادامه این پشت صحنه 

مرسی همای مهربون و دوست داشتنی ام

سلام .خوب یادمه .

سلام عزیز
فدات..
قسمت بعدی رو فکر نکنم گفته باشم. جدید خواهد بود براتون

خیلی هم عالی

عزیزی

عالی تویی همراه همیشه😍

اعلام آمادگی

همراه همیشه😍😘

فکر کنم کم کم به بین الملل برسه :)

آمادگی :)

سپاس از همراهی

نه دیگه تا اون حد😄

من میام تو پی وی اعلام امادگی میکنم🤣🤣😜😜😜

 

ولی واسه همچین چیزایی کلا شما منو پیش فرض تو لیستت بزار......

بعله.....این یه دستوره از یه دختر کُرد😉😉😉😉🤣🤣🤣😎😎😎😘😘😘

تو تاج سر
دختر خودم😍

سلام

چقدر باحاله آدم اینجوری غافلگیر و موفق باشه

منم هستم

سلام همراز
اصلا نمیدونم چطوری به اینجا رسید
ممنون از همراهی

سلام عزیزم 

مشتاقم بقیه ی ماجرا رو بخونم 

و من هنوز نوشته و کامل نشده و مرحله ی پست موقتِ 😁 

سلام عزیز
ممنون از همراهیت
میام برای خوندنت😍

سلام 😍😘

انشاالله همیشه زنذگیتون پراز این موفقیتا وحال خوبا وذوق کردنا باشه😍😘

منم مشتاقم بقیشو بخونم❤

سلام محیای جان
الهی آمین برای دعاهای قشنگت. 
منم بهترینها رو برات ارزومندم😘

سلام. منم هستم.

سلام عزیزم.😍😍
مرسی

مشتاق حواشی هستیم 

عزیزمی. به زودی مینویسمش

چه خوب😊😊😊😊

خوش ب حال دانش اموزاتون :) 

ادامه شو نوشتی؟ من میخواما 😁

ای جان
نه هنوز...
باید بنویسمش. فردا سالروز حضور ما تو برنامه است. امشب بتونم مینویسمش.
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
لبخند ماه را یک همسر، یک مادر و یک معلم می نویسد
آرشیو مطالب
Designed By Erfan Powered by Bayan