لبخند ماه

بگذار از دریچه ی چشمان تو بنگرم لبخند ماه را

عاشقانه۲۶

پاییز



پاییز آمده 

بیا دست در جیب خاطراتمان

 گز کنیم

کوچه های پاییز را

من با خیال تو 

تو بی خیال من...

سلام.

این بار شما نطر بدهید.

بهترین رمان های ایرانی از دیدگاه شما کدوم رمان ها بودن؟

به ما اعلام کنید.

ممنون

سلام
بابد تمامش رو خونده باشم که بهترینش رو بگم...

نه. اصلا اینطور نیست...

بهترین رمانی که شما خوندین چی بوده؟

خب الان شد
رمان دالان بهشت رو دوست داشتم از نازی صفوی
هزاران خورشید تابان از خالد حسینی که نویسنده اش ایرانی نیست
ملت عشق رو هم دوست داشتم از الیف شافاک که بازم ایرانی نیست

مثل همیشه عالیییی .

و باز هم پاییز 😔😔😔😔

🌷🌹🌷🌹🌷🌹
درود شاعر

من با خیال تو...تو بیخیال من😔😔😔

😢😢😢

راستی هزاران خورشید تابان و ملت عشقو‌منم دوسداشتم:)

دالان عشقم باید بخونم:)

عزیزم.. چقدر شبیهیم ما😉😊
دالان بهشت محیا جانم.. رمان نوجوانیه بیشتر ولی من تو جوانی خوندم😉

😊😍😍😍❤

 

یه تفاوت بزرگ ولی هست من بلد نیستم از احساساتم بنویسم ...فقط سکوت میکنم ولی شما عالی مینویسید😍❤

 

کتاب خوندنی رو باید خوند حتی شده تو پیری😉😊

عزیزم
نظر لطفته..
احساسات قشنگتو نگه میداری برای خودت و لذتشو فقط خودت میبری😚😊

اینم حرفیه .. راست میگی... بزن بریم برای خوندن کتاب

تو بیخیال من....

😢😢😢

میدونی با اصل قضیه مشکل دارم. اگر میدونیم که ما در خیالشیم و او بیخیالِ ما، پس دیگه"بیا" چه معنی ای داره که میگیم "بیا دست در جیب خاطراتمان".... اصلا میخوام نیاد صد سال سیاه... والله....

خودم تنها میرم دست در جیب خاطراتم در خیالی او. بی منت او.تازه کلی هم نخود چی میرزم تو جیبم... حاشو میبرم و نفخ میکنم و دفع میکنم. حالا او در خیالِی هرکسی. خیالِ من آسوده و خیالِ او نیز. هر کس در خیالش با کسی آسوده است. من در خیال تو. تو در خیال او.... چرا آسودگیو ازت بگیرم و بگم بیا؟ نیا. برو خود را با خیالت خوش باش....

"او"

نهایت عشق همینیه که میگی. قشنگیش به همینه که معشوق رو رهاش کنی. از دور نظاره گرش باشی. آسودگیش رو ببینی و لذت ببری. 
کاری که عاشقهای الان نمیکنند.

منم دالان بهشتو خیلی دوست داشتم

16 سالم بود که خوندمش و اولین رمانی بود که به صورت کتابی خوندمش و پی دی اف نبود

 

من یادمه گریه کردم اون صحنه های مرگ مادربزرگش رو...
چقدر قشنگ توصیف کرده بود.

خاله خودتون نوشتید این دلنوشته رو؟

اگه آره عاااالیه

 

من با خیال تو

تو بی خیال من 

عزیز دلم..
نه . از من نیست. اسم نویسنده اش رو هم نمیدونستم
دوشنبه ۸ مهر ۹۸ , ۱۴:۰۹ شارمین امیریان

سلام لبخند جان.

 

چه عکس و نوشته خوبی انتخاب کردی.😍

سلام عزیز جان
لطف داری.
خوب میبینی😙

عکس و متن زیبا

جانم❤❤❤

چقدر غلط املایی داشتم

مهم منم که فهمیدم چی میگی😉

+++++

ممنون از حضور. 
ببخشید که یه مدت سر نزدم

چرا سر نمی زنی (اعصبانی )

نمی بخشم

خخخخخخ

🤣🤣🤣
وقت نمیکنم والا..
چشم میام

شوخی کردم

اشکالی نداره سخت نگیر

😊😊😊🌷🌷🌷🌷

سلام .

سلامتی خبری نیست امن و امان . برق های کارگاه  رفته منم با گوشی اومدم یه سر بزنم به وبلاگ . شما چه خبر . سر و کله زدن با بچه ها خوبه 

سلام.
سلامتی بهترین خبره
کار خوبی کردین. همیشه برق بره😉
مدرسه هم خوبه. مشغولیم

تو بی خیال من 

و چقدر این بی خیالی معشوق عذاب آور است

خدارو شکر که خوب هستید . امیدوارم همیشه خوب باشید . 

راستی اون بنده خدا که روز امتحان ریاضی زبان خونده بود کارش به کجا رسید . قبول شد یا نه . دیگه ازش نگفتید 

ممنون گرامی
گلناز😅😅
قبول شد ...ولی شنیدم مراقب خیلی کمکش کرد

خدا سایه این مراقبین مهربون و از سر دانش اموز ها کم نکنه

چقدر هوای شاگردا رو داری شما😉
چهارشنبه ۱۰ مهر ۹۸ , ۱۹:۵۶ فاطمه حیدری (رضوان)

سلام

قشنگ بود 

خودتون نوشتید؟

سلام
نه .
از جایی برش داشتم که نام نویسنده اش معلوم نبود

چه زیبا 😍

نگاهت زیباست😊
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
لبخند ماه را یک همسر، یک مادر و یک معلم می نویسد
آرشیو مطالب
Designed By Erfan Powered by Bayan