لبخند ماه

بگذار از دریچه ی چشمان تو بنگرم لبخند ماه را

چشمهایش

 

چشم‌هایش...
شروع واقعه بود

 

 

علیرضا_آذر

 

+ چشمهایش در راه است...

 رمزدار منتشر میشود. دوستانی که همراهی میکنند و مایلند بخوانند اعلام کنند تا رمز را در اختیارشان قرار دهم.

 

اعلام تمایل 😊

سپاس‌ مهربان.
چشم

من هم اعلام🙋‍♀️

جان دلم.. 
تو خوانده ای قبلا ولی خوشخال میشم باز همراهم باشی..
یه کم شاید تغییرش بدم و بهش اضافه کنم..

سلام

ممکنه خواهش کنم منم رمزو داشته باشم؟

سلام.
بله حتما..
به محض انتشار اولین قسمتش در اختیارت میگذارم

ممنونم

😍😘

منم میخوام ابجی😍😌

چشم لیلا جان. حتما. خوشحالم میکنید😊

بنده هم که گفتن ندارد.

رنگ رخسار خبر میدهد از سر درون!

:)

درود جوان
چشم

یاد رمان چمهایش افتادم :)))

اعلام حضووووور:) 

درود
چشم
باعث افتخار است

چشمهاش:((

 

منم اعلام حضور:)

عزیزمی
حتما.. افتخاریست بر من😚

منم حاضریمو بزنم 😁

سلام عزیز
باعث مباهاته

اجازه خانم😍حاظر🖐😊🍀🍀🍀🍀🌸🌸🌸🍀🍀🍀🍀

فدات بارانم.
خواندیش ولی دوست دارم باز همراه باشی

اقتباسیه؟

اثری از لبخند ماه 

 

دیری .. ری ... ریم !

همونی که وقت خوندنشو نداشتین😁

من که حتما رمز می خوام :)

عزیز همراه. چشم😚

به به علیرضا آذر :)

یه بار شعرخوانیش تو یه جمعی رو از نزدیک دیدم لطف شعرش رو صدبرابر میکرد 😍

چه عالی...
دیدار شاعر و شعر خوانیش چه جالب😊😉

اگه شما بخواین من وقتشو نداشته باشم ،باشه پس وقتشو ندارم:دی

این چه حرفیه
من اختصاصی براتون ارسال کرده بودم گفتین وقت ندارم😂
رمز رو میفرستم

مایلمممممم

جوووووونم
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
لبخند ماه را یک همسر، یک مادر و یک معلم می نویسد
آرشیو مطالب
Designed By Erfan Powered by Bayan