دو سالی هست که برای سفر به مشهد از قطار استفاده میکنیم. قبل از ان با وسیله ی شخصی میرفتیم و به خاطر بعد مسافت خسته و کوفته میرسیدیم و یه نصف روز میخوابیدیم فقط. قطار تجربه ی خوبی بود که خدا رو شکر بچه ها هم راضی تر بودند. امسال موقع برگشت از مشهد برای اولین بار سوار قطار پنج ستاره فدک شدیم. کلی بهمان خوش گذشت. از پذیرایی چای و نسکافه و ناهار و عصرانه و شام گرفته تا آرامش حاکم بر کوپه ها و مهمتر از همه فیلمهایی که ۱۲ ساعت وقت داشتیم ببینیم. از خوبی قطارهای فدک امکان پخش دو فیلم در دو مانیتور رو به روی هم بود و استفاده از هندزفری برای هر یک از مسافرا که مزاحمتی برای دیگری نداشته باشد. بهار و امیرعباس روبروی ما مشغول تماشای چندین باره ی انیمیشن هتل ترانسیلوانیا و خاله قورباغه شدند و من و مهربان همسر هم فیلمهای بدون تاریخ بدون امضا، لاتاری، سوفی و دیوانه، آپاندیس، تابستان داغ رو دیدیم. کاوه و آن احساس مسئولیت و نوعدوستی اش را در بدون تاریخ بدون امضا دوست داشتم. با امیرعلی در لاتاری گریه کردم و دلم برای زری تو آپاندیس خیلی سوخت و از سوفی و دیوانه چیزی نفهمیدم و آخر تابستان داغ رو هم ندیدم چون به مقصد رسیدیم. کسی میداند پسر آقا و خانم دکتر چه شده بود؟
- يكشنبه ۱۷ شهریور ۹۸