لبخند ماه

بگذار از دریچه ی چشمان تو بنگرم لبخند ماه را

همراز ۷

وقتی  آقای پرستار متاهل با سه فرزند،  به مدت هفت ماه، شیفتهای کاری اش رو طوری میچیند که دوشنبه ها از بویین زهرا به کلاس سه تار استاد عیسی برسد. وقتی امیرخان، جوان دزفولی،  ماهی یک بار با اتوبوس یا قطار خود را به کلاس تار استاد عیسی میرساند. گلایه کردن از بدمسیری کلاس و  طرح ترافیک خیابان جمهوری و به تبع آن، عدم استفاده از وسیله ی شخصی و ماندن یک ساعته در ترافیک  آن هم در اسنپ و برگشت با ساز در متروی شلوغ بی انصافی است!


+ اینجور که معلومه مادربزرگ کلاس منم. حتی استاد عیسی هم از من کوچکتر است

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
لبخند ماه را یک همسر، یک مادر و یک معلم می نویسد
آرشیو مطالب
Designed By Erfan Powered by Bayan