لبخند ماه

بگذار از دریچه ی چشمان تو بنگرم لبخند ماه را

عاشقانه ۲۲



دلبر/ فرزاد فرخ💖

ثبت نام شد

نامه به دستخط مسئول واحد ارزیابی عملکرد اداره امان را برای مدیر مدرسه بردم. امیر هم همراهم بود. قبل وارد شدن به اتاق مدیر صلوات میفرستاد. این اولین بار بود که میدیدم امیرعباس چقدر برایش مهم است این کارش راه بیفتد. مدیر نگاهی به نامه کرد و رو به امیر گفت میدونی تو این نامه چی نوشته؟ نوشته به خاطر مادرش که فرهنگیه با گرفتن تعهد ثبت نامش کنید. بعد ادامه داد ببین پسرم تا مهر باید خودتو نشون بدی و اگر گزارش نمره ی بد ازت دریافت کنم از مدرسه اخراجی. الانم یه تعهد میدی و ثبت نام میشی. هر دو نفس راحتی کشیدیم و از اتاق مدیر خارج شدیم. امیر خوشحال بود و من نگران از اینکه این پسر بازیگوش من از عهده ی پایه ی هفتم برمی آید یا نه؟!

مانکن

از طرح" دوشنبه سوری"های همراه اول در وب نیلو مطلع شدم. طرحی که مدتیه در آخرین دوشنبه هر ماه اجرا میشود و با شماره گیری کدی خاص به شما اینترنت رایگان یک روزه تا سقف ۱۰۰ گیگ هدیه میدهد. در اولین گام برای من ۱۰ گیگ اینترنت یه روزه هدیه داد و چه چیزی بهتر از دانلود ۴ قسمت از سریال مانکن😁

اصلا مگه میشه عشق و عاشقی در سریالی موج بزنه و من بی تفاوت باشم و نبینمش. هر ۴ قسمت را هم پشت سر هم دیدم. اصلا از بازی بهار(خواهر کاوه) خوشم نیامد. از کاوه هم همینطور. مصنوعی و خشک بازی کرده بودند. از مادر و ناپدری همتا که نگو😠 بقیه به نسبت خوب بودند ولی اخگر (فروتن) را بسیار دوست داشتم. با ابهت و مرموز. با آن نگاه های گیرایش و آن لحن صدای جادوییش. با اینکه مخالف بازیگری خواننده ها هستم ولی فرزاد فرزین در نقش بهرام توانسته بود با ادای جالب دیالوگهایش خنده ای بر لب بنشاند.

و عشق خفته اگر سر باز کند چه ها خواهد کرد... 


 

 

 

مانکن/ فرزاد فرزین

هر دم از این باغ بری می رسد

در این بیست و چند سال معلمی ام دو بار مورد بی حرمتی و غضب و کینه ی مسئولین آ.پ واقع شده ام. یک بار سال ۹۰ که انتقال موقتم به تهران قرار بود دائمی شود و رئیس وقت اداره مجبورم کرد یک ماه و نیم سوم ابتدایی درس بدهم که هیچگاه حلالش نخواهم کرد و بار دوم همین امروز بود

قبولی

نسیم که در موردش پست زده بودم دندونپزشکی علوم پزشکی تهران قبول شد. هنوزم باورم نمیشه. از نسیم زرنگتر و مستعدتر دانش آموز زیاد داشتیم.

تو بیان دانشجوهای جدید الورود کیا هستن؟؟

پاییزان ۷

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید

از میان نوشته های ناب۴

بدترین حس دنیا چیست؟ 
شاید بگویید تنهایی...  
دلتنگی...

  و... 
اما بدترین حس دنیا "دل زدگی" ست.

دل زدگی، بعد از یک خواستن عمیق می آید.
 کاری را، چیزی را، کسی را با تمام وجود خواستن.
دل زدگی یعنی کاری...  چیزی...  کسی که مدت ها حس خوب برایت داشت دیگر در ذهن و قلبت جایی نداشته باشد.

دل زدگی یعنی احساس خستگی شدید 
آدمی که دل زده می شود وسط یک جنگ است...
 یک جنگ نا برابر....
یک طرف تمام خاطرات روزهای خواستن جلوی چشمش هست... 

طرف دیگر حقیقتی که زورش بیشتر از تمام خاطرات و رویاهاست
دلزدگی بدترین حس دنیاست... 
فقط تصور کنید کاری... چیزی...  کسی که سال ها می خواستی دیگر قلبت را به تپش نیاندازد. .. 
دیگر تو را سر ذوق نیاورد.

بدترین قسمت دل زدگی این است که نمی خواهی آن حس را دوباره تجربه کنی                               
اگر آسمان هم به زمین بیاید دیگر نمی خواهی

آدم هایی که دل زده می شوند فهمیده اند می شود عمیق ترین خواستن ها را کنار گذاشت... فراموش کرد

اما نَمُرد...

 

حسین حائریان


+ ممنون لیلا

پاییزان ۶

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید

دختر آبی

 

+ مجید خراطها

روحش شاد

نقد یک مخاطب

من زیاد اهل داستان دنباله دار نیستم. بیشتر طرفدار داستان کوتاه هستم. در مورد داستان های دنباله دار صاحب نظر نیستم ولی نظر و برداشت شخصی خودم رو میگم؛ داستان شما سبک روایت گونه داره و از باب روان بودن بد نیست هر چند یک مقداری باید روی توصیفات ظاهری یا تیپیک شخصیت ها و فضای وقوع داستان بیشتر کار بشه ولی در کل به نظر من باید یک مقدار از جزییات غیر لازم و غیر ضروری داستان تون کم کنید و به جاش توی هر قسمت از داستان یک جوری خواننده تون رو مجذوب و کنجکاو کنید که دنبال وقایع داستان رو بگیره و منتظر قسمت بعدیش باشه.. برای این کار هم باید از یک سری ابزارها و ترفندهای مخصوص داستان نویسی (مخصوصا از نوع دنباله دارش) استفاده کنید؛ به عنوان مثال یک "حس تعلیق" باید توی کل سیر داستان وجود داشته باشه که خواننده رو درگیر خودش کنه، کل داستان باید توی ذهن نویسنده باشه و جوری روش مسلط باشه که بتونه تیکه تیکه و با ظرافت اون رو برای خواننده تعریف کنه، درست مثل سریال های جذابی که این روزها باب شده و می بینیم، توی هر قسمت از داستانش یه نقطه مبهم، یک اتفاق هیجان انگیز، یک سکانس رمانتیک و... وجود داره و آخر هر قسمت هم یک اتفاق میفته یا سوالی بوجود میاد که برای دونستن جوابش باید حتما قسمت بعد رو دید!

۱ ۲ ۳ ۴ . . . ۵ ۶ ۷
لبخند ماه را یک همسر، یک مادر و یک معلم می نویسد
آرشیو مطالب
Designed By Erfan Powered by Bayan