لبخند ماه

بگذار از دریچه ی چشمان تو بنگرم لبخند ماه را

شیراز

مریم را همین جا در همین صفحات مجازی یافتم و بعد که با هم به کلاس موسیقی استاد عیسی رفتیم شدیم دو تا دوست واقعی. مریم از من کمی دور است. چند روز پیش که گفت برای تحویل گرفتن "شیراز" میاید بسیار خوشحال شدم که بار دیگر فرصتی مهیا میشود هرچند کوتاه که با هم از ساز و نوا و کتاب بگوییم و انرژی مثبت نثار هم کنیم. با هم به کارگاه موسیقی رفتیم. مینا اطلاع نداشت من نیز همراه مریم هستم. با دیدن من کمی جا خورد ولی هیچ نگفت. احساس کردم کمی کسالت دارد. حالش را پرسیدم ولی گفت خوبم. مینا،  شیراز را به دست مریم داد. مریم شیراز را در آغوش گرفت. حواسم به مینا بود. چشمانش خبر از حال خوش نمیدادند. مینا شیراز را از مریم گرفت و با مضراب فلزی اش برایمان نواخت. من و مریم چشم در چشم هم بودیم و از فضای موسیقایی آنجا نهایت لذت می بردیم. بعد از شنیدن نوای شیراز مریم او را به من سپرد تا کمی بنوازم. نه ناخن داشتم و نه آمادگی. مینا سکوت بود فقط. مضراب مینا را گرفتم و صدای شیراز درآمد. صدایی زیبا و دلنشین. سپیده ی لطفی را اندکی نواختم و شیراز را به دستان صاحبش سپردم. مضراب مینا را پس ندادم. مینا گفت همین یکی را دارم. گفتم مشکل خودت است. مضراب را در کیفم گذاشتم و بعد از گرفتن یک عکس یادگاری از کارگاه خارج شدیم. مریم با شیراز به شهرش بازگشت ولی من دلم در کارگاه موسیقی ماند.

+ شیراز نام سه تار مریم است.




انتظار

شب به گلستان تنها منتظرت بودم

باده ی ناکامی در هجر تو پیمودم...



یقین دارم دیشب برای من نواخت!


+ مینا


نیمه شب نوشت

چقدر این روزها عجیب است

چقدر آدمها عجیب شده اند

چه میشود که یک‌دفعه ساز مخالف میزنند و تو مات و مبهوت به صفحه ی گوشی خیره می مانی که یعنی چه شد؟!


اشکهایم گواه عملکردشان است!




+ مینا





تحقق یک آرزو

این دوشنبه کلاس استاد عیسی نرفتم ولی در عوض به کارگاه مینا سر زدم.‌ سه تار قدیمی ام که یادآور روزهای خوب گذشته ام است و تار امیرعباس نیاز به تعمیر داشت. تاری که به امیرعباس داده ام تار دومم‌ بود که از استاد ک خریده بودمش. مینا تا ساز را دید قیمتش رو پرسید و وقتی فهمید سه سال پیش ۴ تومان پایش داده ام گفت این ساز برای اون سال یک و نیم هم زیادشه. دسته ی کج و استفاده از استخوانهای شکسته در دسته ی ساز و ترک سر پنجه را مینا تشخیص داد. با اصرارهای چند ماهه ی من بالاخره مینا رضایت داد که ساخت سه تار را به من آموزش دهد. در ابتدا فیلم ساخت ساز آقای شیرازی را روی هارد اکسترنال که همراهم بود ریخت و توصیه کرد که چندین بار نگاهش کنم. یک کتاب هم قرار است بخوانم تا بعد از آن کار آموزش را شروع کند و در آخر به قهوه ای در کارگاهش مهمان شدم. حال دلمان بسی خوب است


+ مینا

میان این همه فعل تنها رفتن به صرف تو بود




نمیدانم چند روز گذشت ولی امروز سکوتش را شکست و حالم را پرسید. خیلی رسمی جواب دادم. بعد از کمی تعلل نوشت چه هوای خوبی شده. گفتم من این هوا رو دوست ندارم. ساعت کلاس آنلاین مدرسه ام بود و بالاجبار ازش خداحافظی کردم. دلتنگی ها را میشود رفع کرد. سختگیری نکنیم.



+mina

+ عنوان پست از نرگس نوروز پور 

عاشقانه ۶۲

 

 

 

 

من با تو به آسمان رسیدم....

آرام جان/ محمد معتمدی

 

پیشنهاد موسیقی از مریم جان💚
فیلم از خودم
+ mina

یه پیشنهاد خوب ۱۰

 

 

تمام ناتمام من هستی
دلیل این جنون و سرمستی
تو پای رفتن منو بستی
دنیامو میدم تو چشای تو عشقمو دیدم

 

 

 

عشق/ سینا سرلک

 

 
+ پیشنهاد از مریم جان. عید نیمه شعبان مبارک❤💜
 
++ mina
 
 
 

استوری

چقدر این استوری های اینستا را دوست دارم. حرفت را میزنی. میبیند. حرفش را استوری میکند و میبینی بدون چت مستقیمی که از آن منع شده ایم. هیچکداممان هم به روی خودمان نمی آوریم که مثلا چقدر با دیدن استوری خوشحال شدیم و جان گرفتیم ولی جان گرفتیم

+mina




Mina

اعتبار آدمها

به حضورشان نیست


به دلهره ایست  که

در نبودنشان احساس می‌شود


بعضی از نبودنها را

هیچ بودنی پر نمی‌کند ...



+ مخاطب خاص

لبخند ماه را یک همسر، یک مادر و یک معلم می نویسد
آرشیو مطالب
Designed By Erfan Powered by Bayan