لبخند ماه

بگذار از دریچه ی چشمان تو بنگرم لبخند ماه را

ثبت نام شد

نامه به دستخط مسئول واحد ارزیابی عملکرد اداره امان را برای مدیر مدرسه بردم. امیر هم همراهم بود. قبل وارد شدن به اتاق مدیر صلوات میفرستاد. این اولین بار بود که میدیدم امیرعباس چقدر برایش مهم است این کارش راه بیفتد. مدیر نگاهی به نامه کرد و رو به امیر گفت میدونی تو این نامه چی نوشته؟ نوشته به خاطر مادرش که فرهنگیه با گرفتن تعهد ثبت نامش کنید. بعد ادامه داد ببین پسرم تا مهر باید خودتو نشون بدی و اگر گزارش نمره ی بد ازت دریافت کنم از مدرسه اخراجی. الانم یه تعهد میدی و ثبت نام میشی. هر دو نفس راحتی کشیدیم و از اتاق مدیر خارج شدیم. امیر خوشحال بود و من نگران از اینکه این پسر بازیگوش من از عهده ی پایه ی هفتم برمی آید یا نه؟!

چرا برای ثبت نام امیرعباس در این مدرسه پافشاری میکنید؟

مدرسه از بهترین های منطقه ی کاری خودم هست. مدرسه در شهرک مادرم اینهاست. از خانه ی مادرم تا مدرسه ۲ دقیقه راه هست. مدرسه امیر در مسیر مدرسه ی امسال من هست. هیات امنایی است و کادر علمی آموزشی قوی دارد.
نه تنها من بلکه خیلی از خانواده های غرب تهران این مدرسه را میشناسند.

انشاالله که عهدش بر میاد...

چرا اینجوری میکنن؟...برای چی نمیخوان ثبت نامش کنن؟...ق ق که نگرفته انقد سخت میگیرن!

امیدوارم..
از شرایط ورودی ثبت نام مدرسه است که همه ی درسها خیلی خوب بوده باشه.

مگه مدرسه چی ثبت نامش کردین؟...میره تیزهوشان یا نمونه؟...

آزمون تیزهوشان هم به خاطر درج همان سه عدد خوب در کارنامه اش نتوانست بدهد. چون حداکثر یک خوب در کارنامه میتوانست در ازمون تیزهوشان شرکت کند.
دوره ی متوسطه ی اول نمونه ندارد. این مدرسه دو سال پیش نمونه بود که با برداشته شدن نمونه ها به هیات امنایی تبدیل شد. 

اگر دل بچه را بشکنند؟

اگر منت سرش بگذارند؟

خدامیداند چقدر این سختی ها را کشیدم و دم نزدم.

وقتی مدیر به همکار خودش جفا کنه...

به قول آن شعر معروف:

نان فرو زن به خون دیده خویش

وز در هیچ سفله سرکه مخواه!

امیدوارم اینچنین نشود
من تلاشم را برای ثبت نام پسرم در مدرسه ی خوب انجام دادم هر چند که با ناملایمات بسیاری مواجه شدم . از این پس نوبت امیرعباسه. یه کم به خودش بیاد و ببینه باید تلاش کنه وگرنه اوضاعش خراب خواهد شد بد نیست

._.

البته من زیاد موافق تیزهوشان نیستم ولی الان که دیگه آزمونشو به صورت تست هوش کردن نباید به نمرات درسی اهمیت بدن وباید بزارن لااقل بهره هوشی اون بچه مشخص بشه...بهره هوشی هیچ ارتباطی به نمرات درسی نداره!واقعن اینجوری نامردیه...ادیسون مگه نمراتش خوب بود که برقو اختراع کرد؟...

(واقعن ناراحت شدم ازین موضوع!)

ماکه نمونه روده اول داریم ... خب شاید شهر شما نداره...ممنون بابت توضیحتون...یه جورایی فوضولی شد....ببخشید!

من و پدر امیرعباس دو نقطه ی مقابل هم هستیم. من موافق تیزهوشان نبوده و نیستم و باور کن اینقدر خوشحال شدم نتونست آزمون بده😁
مدرسه ی نمونه در دوره ی اول تو شهر تهران نداریم. مطمئنی تو شهرتان هست؟؟ دو ساله برداشته شده ها.
فضولی چیه سیب جانم..

راستش گفتم شاید ناراحت شید ولی به نظر منم تیزهوشان فقط باعث فرسایش روحش میشه...شاید سه سال آخر دبیرستان براش خوب ابشه ولی از هفتم واقعن زوده که بخوان بچه ها رو وارد دنیای درس خوندن کنن...تازه همین دوره دومشم خوب نیس...از زندگی عقب میندازه بچه ها رو...

آره...اتفاقن بنر قبولی هاشم هنوز کنار اداره آموزش و پرورش هست!..برای ما که هنوز پابرجاست!

:)

 

برای دانش اموز علاقمند و ساعی خوبه ولی من پسرم رو میشناسم اصلا تمرکز درس نداره و همش شیطنت و پرحرفی داره.امیرعباس قطعا هنرستان میره یه حرفه یاد بگیره. درس بخون نیست😁

:)

شاید استعدادش تو یه رشته هنری باشه...شایدم هنوز بازیگوشه وجا داره که درس خون شه...به هر حال انشاالله که موفق باشه...

ما همچنان در پی کشف استعداد امیرعباسیم و اینقدر پیچیده است این بچه که نمیدونم به چی علاقه داره😁

چه عالی

ممنون

فاطمه جان علی رغم همه ی تعریف هایی که از این مدرسه می کنی مدیریتش اصلا خوب برخورد نکرده.

الان تمام تلاش کادر مدرسه برای اینه که بچه مضطرب بار نیاد. امیدوارم معلم های خوبی داشته باشه

پسرها معمولا دوسال آخر دبیرستان درس رو جدی می گیرند. امیدواذم امیرجان هم به موقع درسش رو بخونه

در هر حال خسته نباشی مامان مهربون. حواست به عربی بچه باشه، باقی درس ها خیلی سخت نیست

سلام مهسایی
ممنون عزیز از همراهی ات. از همین ابتدا که کلی استرس به امیر وارد شد با اون تعهد کتبی دادنش🤣 با اون دستخط خرچنگ قورباغه اش😁
باید یه کم یه خودش بیاد. سال ششم رو خیلی بیخود گذروند و وقت تلف کرد. هر چند زیاد سخت گیری تو درس ندارم ولی امیر دیگه شورشو در اورده😆

چشم حواسم به عربی هست. ممنون مهسا جان😍

:)

کپی...ازون شکلک خنده ها...

پیست!

😆😆😆😆😃😃😃🤣🤣🤣🤣

چقدر مادر بودن شغل سختیه

دقیقا.. 
دامادمون یه تیکه کلامی داره که همیشه تو جمع میگه.
میگه مادر نشدی که بفهمی!

حتما از پسش برمیاد . میدونید وقتی بهش اعتماد دارید اونم همه سعیشو میکنه

 

دقیقا مثل وضع کنونی من !

دقیقا همینه.. باید اعتماد به نفسش رو تقویت کنیم..


پدرم میگفت یک زمانی دبیرستان "البرز" خیلی معروف بوده
خودش اونوقت ها اونجا درس خونده

الان هم گویا معروف هست و بچه های مسوولین اونجا ثبت نام میشن

امیدوارم امیرعباس چیزی بشه که باید بشه و توش موفقه..

الان اسمش ماندگار البرزه و تو خیابون حافظه.
میگن اینقدر بزرگ بوده این مدرسه که از زمینش دادن به دانشگاه امیرکبیر که کنار همین مدرسه است.
پایه ی هفتم ورودی نداره. موند برای دوره ی دوم متوسطه اش وقتی خواست بره دهم که باید آزمون ورودی بده

خدا رو شکر.

ایشالله که همیشه موفق و سلامت باشن.

باورم نمی شه این قدر سختی کشیدن برای ثبت نام.

ممنون گرامی

شانس من بوده😉

خدا رو شکر که ثبت نام شد. ایشالا امیر نمره های خوب میاره.

فدات عزیزم
دعاش کن
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
لبخند ماه را یک همسر، یک مادر و یک معلم می نویسد
آرشیو مطالب
Designed By Erfan Powered by Bayan