لبخند ماه

بگذار از دریچه ی چشمان تو بنگرم لبخند ماه را

مهراز ۵۸

 
 
دو جلسه ای است کلاس تار نرفته ام. یک هفته بهار بیمار بود ‌و یک هفته هم سردرد امانم نمیداد. چقدر برای استاد عیسی و خیابان جمهوری و کلاس نادری دلم تنگ است. جلسه ی آخری که در خدمت استاد عیسی بودم قطعه ی "در قفس" استاد صبا را تحویل دادم. وای که چقدر بی دقت این قطعه را تمرین کرده بودم‌. در این درس، نت سی، بمل بود و تکیه اش باید به " بمل کرن" اشاره میکرد.‌. معنایش را متوجه نشده بودم و ضرب تکیه هایم به محل اصلی برخورد نداشت. بمل کرن یعنی از نتی که قرار است تکیه به آن زده شود سه ربع پرده عقب بیاییم یا از نت اصلی که علامت تکیه(علامتش دایره است)  زیرش گذاشته شده است ربع پرده باید جلو برویم. با این حساب اگر زیر نت سی بمل نشان تکیه و علامت "بمل کرن" وجود داشت باید روی نت سی کرن تکیه زده شود. به همین سادگی😉
 دو نت از قطعه را هم اشتباه دیده بودم و کلا قطعه ی دلخواه خود را نواخته بودم😁 
درس جدیدم تصنیف " نمیدانم چه در پیمانه کردی" در" افشاری سل" از عارف قزوینی است. کسر میزان، شش هشت است و پر است از تکریز و ریز و دولاچنگ طوریکه از تکریزهای پی در پی کلافه میشوم. استاد عیسی میگفت در خصوص تصنیفها چندان وابسته به نت نباش و سعی کن اجراهای مختلف را گوش کنی و در نواختن با شعر و صدا بیشتر همراه شوی. 
آن روز کمی دیرتر از دوشنبه های دیگر به کلاس رسیدم. همزمان با هنرجوی سرباز استاد عیسی. هر دو که وارد کلاس شدیم هنرجوی قبلی، نزد استاد مشغول نواختن بود.‌ نان بربری داغ را روی میز آشپزخانه و ظرف کوچک فسنجان را هم داخل یخچال گذاشتم و وارد هال شدم و روی مبل نشستم‌. صدای ساز استاد که درس جدید به شاگرد می داد می آمد. دست به دوربین شدم و قطعه ای کوتاه فیلم گرفتم.‌ سرباز پارچ آبی را پر کرد و به گلدانهای کنار پنجره آب داد و بعد آمد و روی مبل کناری نشست و سه تارش را بدست گرفت ‌و شروع کرد به نواختن درسی از کتاب ردیف. فرصتی پیش آمد تا گفتگوی کوتاهی با او داشته باشم. میگفت سه سال است شاگرد استاد است و یک سال است که ردیف را شروع کرده است. دانشجوی دکترا بوده و درسش را رها کرده و قرار است پس از سربازی با همسرش به خارج از کشور مهاجرت کنند. خانواده ی پدری هنرمندی دارد و همسرش نیز قانون می نوازد. مسافر مشهد و زائر امام رضابود و به این دلیل صبح کلاس آمده بود تا به پرواز برسد. از من اجازه خواست زودتر از من درسش را تحویل دهد. عادت همه ی هنرجویان استاد ضبط جلسات کلاس است‌. گوشی سرباز مشکل ضبط پیدا کرد و من همیشه حاضر در صحنه درسش را برایش ضبط کردم و در واتس ارسال کردم.
 
+ دوشنبه های دوست داشتنی⚘
فیلم‌نوشت: بخش کوتاهی از کلاس استادعیسی
 

خدا همینجاست




برای حال بد این روزهای سرزمینم... برای دل داغدار خانواده های میهنم... برای جان خسته ی ایرانم... 

خدا همینجاست/ ساسان پاشایی فر


+ سپاس از شارمین عزیز بابت پیشنهاد آهنگ


بی تو من از هر مرغ آوازه خوان می ترسم



"گلرخ" سالار عقیلی سالهاست آهنگ پیشواز گوشی ام است. 

استاد آزاد میرزاپور عزیز به زیبایی تار این قطعه را نواخته است. گوش بدهید و لذت ببرید در این هوای گرفته ی اول آذر ماه



عاشقانه ۴۱

بابا لنگ دراز عزیزم

بعضی آدم ها را نمیشود داشت

فقط میشود یک جور خاصی دوستشان داشت

بعضی آدم ها اصلا برای این نیستند 

که برای تو باشند یا تو برای آن ها...

اصلا به آخرش فکر نمی کنی

آنها برای اینند که دوستشان بداری!

آن هم نه دوست داشتن معمولی نه حتی عشق

یک جور خاصی دوست داشتن که اصلا هم کم نیست

این آدم ها حتی وقتی که دیگر نیستند هم

در کنج دلت تا ابد یه جور خاص دوست داشته خواهند شد...



جودی ابوت


لبخند ماه را یک همسر، یک مادر و یک معلم می نویسد
آرشیو مطالب
Designed By Erfan Powered by Bayan