لبخند ماه

بگذار از دریچه ی چشمان تو بنگرم لبخند ماه را

Musem of Broken Relationship

برادر کوچک استاد آزاد این روزها در کرواسی است و از زیبایی های این کشور مخصوصا دو شهر زاگرب و ساموبور استوری های زیبایی میگذارد. چند روز پیش در بازدید از موزه ی روابط پایان یافته عکسهای جالبی منتشر کرد. کنجکاو شدم بیشتر در مورد این موزه بدانم و دست به دامان گوگل شدم.



 


موزه‌ روابط پایان یافته در شهر زاگرب کرواسی واقع شده است. این نمایشگاه خلاقانه، یک ویژگی خاص دارد و آن هم این است که داستان‌های غم‌انگیزی از روابط عاشقانه‌ی مردم دنیا را به نمایش می‌گذارد.

اولینکا ویشتیسا (Olinka Vištica)، یک تهیه‌کننده‌ی سینما و دراژن گروبیشیچ (Dražen Grubišić)، یک مجسمه‌ساز، پس از پایان رابطه‌ی چهارساله‌ی خود  ایده ی این موزه را مطرح کردند. این موزه از سال ۲۰۱۱ دارای مکان ثابتی شده است و تا قبل از آن به صورت سیار در کشورها و شهرهای مختلف حضور داشته است و زوجهایی از نقاط جهان پس از جدایی بخشی از خاطرات مشترکشان را که یادآور عشق و گاها تنفرشان است به این موزه هدیه کرده اند. نه تنها جدایی زوج ها بلکه هر گونه رابطه ای که با مرگ حتی به پایان رسیده است نیز مد نظر بوده است. از جالب ترینهای این موزه لباس عروسی است که بعد از جدایی به نمایش گذاشته شده است و تبری که فرد بعد از جدایی تمام وسایل خانه اش را با آن نابود کرده است. عروسکهای تدی بر که روزهای ولنتاین هدیه داده شده اند بخشی از به نمایش گذاشته شده هاست و درب اتاق کودکی که پس از فوتش خانواده اش به این موزه سپرده اند‌. دری که  همه ی سطحش پر است از نوشته و نقاشی. گوشی موبایلی که آخرین مکالمه ها در آن شنیده شده و چتر خلبانی که سقوط کرده و معشوقه اش آن را در این موزه به یادگار گذاشته است.

+ اهدایی شما احیانا؟

نظرات رو ناشناس ارسال کنید.

کاستی از شهرام ناظری که به من هدیه داده بود

 

 سفر به دیگر سو

یادواره شمس تبریزی

 

گروه دستان

موزه جالبیه :)

چه موزه ی فوق العاده جذابی اگرچه خب غم انگیز هم هست اما ایده ی خلاقانه ای داشته ،و از پستی که گذاشتید ممنون جالب بود :))))

یک انگشتر نقره تبرک کربلا که به فنا رفت 😢

عطر ایفوریا

سی دی اورجینال ترانه های داریوش رفیعی

سی دی تصویری کنسرت همای 

کتاب...

جانماز و مهر

یک ساندویچ سالاد الویه 🤣

چیزی که الان داشته باشین رو باید هدیه بدین. 
انگشتر که میگین به فنا رفته😂

خیلی فکر کردم.

خیلی.

 

 

خاطراف را چطوری میشه اهدا کرد

سرم بی کُلاست تا آخرِ آخرش 

واقعا لعنت به این زندگی 

 

عجب...

هر چیزی رو که ممکن بود اهدا کنم دیگه ندارم...

احتمالا از موزه معصومیت اورهان پاموک الگوبرداری شده...

چه غم انگیز. خیلی به این سوال فکر کردم. من دلم نمیاد هیچ کدوم از خاطره هامونو بدم

چه جالب و غم انگیز . 

 

با خاطراتش میشود رگ های من را زد 

دیگر نیازی نیست به چاقوی زنجانی 

 

بعد از تو بخشیدم تمام شعرهایم را

چون مطمئن بودم هنوزم شعر میخوانی

 

بداهه 

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
لبخند ماه را یک همسر، یک مادر و یک معلم می نویسد
آرشیو مطالب
Designed By Erfan Powered by Bayan