لبخند ماه

بگذار از دریچه ی چشمان تو بنگرم لبخند ماه را

مهراز ۵۰

تار

 

دو هفته ای بود که کلاس نرفتم. یک هفته اش درگیر مراسم تشییع و ختم پدربزرگ بودیم ( روحش شاد) و هفته ی بعدش هم عید قربان بود و تعطیل. در این دو هفته حس و حال نواختن نداشتم که نداشتم. شب آخری درس نصفه ام را فقط کامل کردم در حدی که بدانم چه نتهایی دارد و چگونه باید نواخته شود و بدون آمادگی رفتیم کلاس. مریم این هفته برای مسافرت شمال رفته بود و کلاس نمی آمد. توی این چند جلسه بدجور به مریم عادت کرده ایم. این بار ولی در کافه نادری کسی انتظارمان را نمیکشید. مستقیم رفتیم بالا. دخترعمه ی استاد دم در تسلیت گفت و وارد اتاق شدیم. دختر عمه هم پشت سرمان وارد شد و آماده شد برای شنیدن نواختن من. به قدری افتضاح نواختم که وسط کار ایستادم و خندیدم و استاد عیسی هم لبخندی زد و گفت به در و دیوار داره میخوره! 

بالاخره قطعه ی رنگ سه گاه لاکرن اثر موسی معروفی به آخر رسید و قرار شد دو خط اولش را در سه گاه ر کرن برای هفته ی بعد بنوازم و این بار شروع کار در بالا دسته خواهد بود. تجربه ی شیرینی بود که به گفته ی استاد در شناخت دستگاه ها کمکمان خواهد کرد. در ادامه، ویبراسیون را در درسی مجزا کار کردیم. حرکت بالا و پایین انگشت روی سیم در جهت عرض دسته ی ساز را گویند که به خوش صدایی کمک میکند و با علامت vib روی نت نمایش می دهند. درس امیرعباس همچنان پوزیسیون لا هست و نت چنگ و سیاه و اشنایی با علامت برگشت در قطعه و نواختن ولت ۲ به جای ولت ۱

+ دوشنبه های دوست داشتنی

 

 

 

خیلی دوست دارم یه بار برم کافه نادری

قدمت به روی چشم..
بیا خودم میبرمت

سلام فاطمه قشنگم

و تلخ تر اینکه من مجبورم دوشنبه عصر بیایم ولی برای روز آخر این ترم صبح می آیم تا کنار هم باشیم . دلم برای تو و امیرعباس تنگ شده. باورت میشود که من هم مدتهاست سراغ قونیه نرفتم. بارها فرصتش داشتم نشستم و نگاهش کردم ولی دست و دلم به نواختن نرفت 

سلام همزاد جانم
امیدوارم بیشتر ببینمت . کلاس بی تو صفایی نداره. حتی حس چای ریختن هم نداشتم!
برای منم خیلی اتفاق افتاده ولی باید قونیه در الویت اولت باشه قبل شروع هر کاری..

ساز ناساز زمانه درد ما درمان نکرد...

مستیم و ساز بی خبری ساز کرده ایم
غم را به حیله از سر خود باز کرده ایم

عزیز دلم. روح دادا شاد و شرمنده م که نتونستم حضوری بهت تسلیت بگم. چه عکس قشنگی

فدای تو صبا جان.
همینکه تماس گرفتی تو اون حال خرابم ممنونم ازت..
خدا رفتگان شما رو رحمت کنه


ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
لبخند ماه را یک همسر، یک مادر و یک معلم می نویسد
آرشیو مطالب
Designed By Erfan Powered by Bayan