لبخند ماه

بگذار از دریچه ی چشمان تو بنگرم لبخند ماه را

همراز ۲۴




اینکه دلتنگ "تو" ام 

اقرار می خواهد مگر ؟؟ 


مهدی_مظاهری



بعد از سه ماه دوری از ساز ، حضور در کلاس استاد عیسی، جان تازه ای به من داد و لحظه لحظه اش را با تمام وجود حس کردم و دوست داشتم‌. آخرین درسی که گرفته بودم تصنیف " موسم گل "بود و شب قبل از رفتن به کلاس شروع به نواختن کردم. صدای ساز دلنشین نبود و مضراب لابلای  انگشتان دستانم جای نمی گرفت و جای  پرده های ساز را گم کرده بودم. آشفته بودم و نگران و دلم برای آن یک سالی که با جدیت کار کرده بودم سوخت. 

به شدت دلتنگ کلاس و استاد بودم و دیدار استاد تا حدودی نگرانی ها را برطرف کرد. با حوصله ی وصف ناشدنی دروس مهم گذشته را مجدد برایم نواخت و خاطر نشان کرد که آن آمادگی گذشته برخواهد گشت. 


+دوشنبه های دوست داشتنی


عکس نوشت: گوشه ای از نمای کلاس



ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
لبخند ماه را یک همسر، یک مادر و یک معلم می نویسد
آرشیو مطالب
Designed By Erfan Powered by Bayan